افشای استراتژی عربستان و امارات در قبال ایران

روآرو- خبرگزاری ملی در این گزارش راهبرد جدید کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را فاش کرد: ایران در بحبوحه خروج آمریکا از منطقه و مذاکرات هسته ای در وین و مشخصاً این گروه از کشورها در تلاش هستند. دور از شرکای سنتی مانند ایالات متحده در منطقه، تنش ها را حل کنید و دست در دست هم با تهران بپیوندید و قربانی تنش های آتی توسط ذینفعانی مانند اسرائیل و اعتراضات ضدایرانی ایالات متحده نباشید.

نشنال نوشت: به نظر می رسد کشورهای خلیج فارس روی شرکای به اصطلاح استراتژیک خود در موضوعات مهمی مانند این نوع روابط با ایران سرمایه گذاری نمی کنند. این کشورها به جای منتظر ماندن و تماشای گام‌ها و تصمیمات ابرقدرت‌ها که گاه بدون مشورت و مشورت با آن‌ها انجام می‌شود، تلاش می‌کنند تا در مسائل کلان سیاست خارجی خود حضور فعال داشته باشند.

به گزارش فرارو، در شرایط کنونی، روند مذاکرات ایران و قدرت های بزرگ در وین وارد مرحله مهمی شده است. علاوه بر این، اعضای شورای همکاری خلیج فارس (امارات متحده عربی) و امارات متحده عربی (امارات متحده عربی) رویکردی سیاسی را دنبال می کنند.امور خارجی (به ویژه ایران).

در همین راستا، سفر هفته گذشته محمد بن سلمان به کشورهای عربی خلیج فارس و استعفای وی بیانیه مشترک با این کشورها نقطه عطفی در موفقیت این استراتژی است. بن سلمان در این سفرها به دنبال ایجاد روابط بین دو کشور و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از جمله بحران منطقه ای در عراق، لبنان، سوریه و یمن بود. این در حالی است که سفر اخیر اماراتی ها به ترکیه و ایران نشان می دهد که اوضاع سیاسی روابط کشورهای خلیج فارس با کشورهای همسایه را تحت تاثیر قرار داده است. این در حالی است که اعراب صد بار (بر اساس «میثاق ابراهیمی») روابط با اسرائیل را بهبود بخشیده اند.

انور قرقاش وزیر امور خارجه امارات در اجلاس امنیتی امارات در واشنگتن با تاکید بر تقویت همکاری های دو کشور، پرهیز از هرگونه امنیت و ایجاد تنش با دشمن و مسئولان امر ضروری است. وی تاکید کرد که امنیت و ثبات همه دغدغه های رشد و توسعه اقتصادی است. البته پیام وی در این زمینه روشن است: امارات رویکرد متفاوتی برای توسعه و پیشرفت در پیش گرفته است. این روش به طور همزمان نمایشی از روش مشترک کشورهای عربی خلیج فارس در روابط با آمریکا، چین و هند است.

انور قرقاش در سخنرانی خود بر توسعه روابط آمریکا و چین و کشورهای عرب خلیج فارس در چهار دهه گذشته تاکید کرد. به عنوان مثال، در سال 1980، واشنگتن دکترین کارتر را پذیرفت که به این کشور اجازه می داد از نیروی نظامی برای دفاع از منافع خود در خلیج فارس استفاده کند. این رویکرد عمدتاً در پاسخ به حمله شوروی به افغانستان در سال 1979 بود. در آن زمان، جیمی کارتر، رئیس جمهور ایالات متحده، چنین حمله ای را تهدیدی جدی برای حقوق بشر می دانست، حمل و نقل و حمل و نقل رایگان نفت از خاورمیانه.

در این رابطه، انور قرقاش استدلال کرد که باید به شدت از درگیری های مربوط به ایالات متحده در شرق مدیوم اجتناب شود. وی تاکید کرد که دخالت آمریکا در بحران هایی مانند بحران عراق به نفع هر دو طرف نیست.

انور قرقاش به ویژه تاکید کرد که ایالات متحده متحد قوی و استراتژیک امارات خواهد بود و تاکید کرد که از ایجاد خلاء (ثبات) در خاورمیانه مانند آنچه در عراق ساخته شده و توسط داعش استفاده می شود، خودداری می کند. این یکی از اقدامات و سیاست های کلیدی است که واشنگتن می تواند برای تضمین صلح و ثبات در خارج از کشور اتخاذ کند.

به گفته انور قرقاش، اکنون وارد دوران مدیریت بحران و حل منازعه می شویم که در آن ابتدا برقراری آتش بس و سپس یافتن راه حل ها و تصمیمات سیاسی مهم در اولویت قرار دارد. در این راستا می توان به نمونه های مشخصی مانند پیمان ابراهیم، ​​روابط کشورهای عرب حوزه خلیج فارس با ترکیه و سفرهای اخیر مقامات اماراتی به سوریه و ایران اشاره کرد.

از این منظر، کشورهای عربی خلیج فارس نمی خواهند مذاکرات هسته ای کنونی تمرکز وین بر نهایی کردن توافق هسته ای ایران و برجام باشد. با این حال، آنها نگرانند که تنش بین ایران، اسرائیل و ایالات متحده عواقب ناگواری داشته باشد.نیروهای ضد ثبات، به ویژه تشدید تنش ها و اقدام نظامی مستقیم. این توضیح می دهد که چرا در واقع کشورهای خلیج فارس به دنبال کاهش روابط با ایران هستند. کما اینکه در زمان تنش زدایی ایران و عربستان یا امارات و ایران و امارات و ترکیه شاهد بیان عینی این موضوع هستیم. این تحرکات دیپلماتیک نشان می دهد که کشورهای حاشیه خلیج فارس مشتاق حرکت هستند.

با این حال، در مورد مذاکرات در مورد موضوع هسته ای ایران، آینده بسیار تیره و تار است. در این راستا یکی از گزینه های احتمالی معادله برجام این است که این توافق بدون هیچ تغییری از سر گرفته شود، مانند همان قالبی که در سال 2015 منعقد شد و همچنین شامل موضوعاتی مانند توان موشکی و همچنین نفوذ باشد. از منطقه ایران در چارچوب مذاکرات وین، طرف ایرانی تاکید کرد که برای دستیابی به توافق عجله ای ندارند. تهران همچنین تاکید کرده است که می‌تواند بدون زیردریایی هسته‌ای زنده بماند.

در همین حال، طرف ایرانی تاکید کرد که تمامی تحریم های اقتصادی علیه کشور باید لغو شود. دولت بایدن ممکن است این را نپذیرد، اگرچه تمایلی به رد همه مذاکرات در وین ندارد. اما اگر مذاکرات وین با شکست مواجه شود، سوالاتی به وجود می آید که بین دولت های غربی یا چین و روسیه و غرب اختلاف ایجاد می کند. البته این احتمال وجود دارد و دولت بایدن نیز به این موضوع پی برده و به دنبال حفظ گفتگوی نزدیک با اروپایی ها است تا بتواند از توانایی های خود برای مقابله با سایر بحران ها مانند اقدام نظامی روسیه علیه اوکراین استفاده کند.

در این شرایط، با توجه به سرعت کند غرب در زمینه برنامه هسته ای خود، ایران و تهران در تلاشند تا اروپا و آمریکا را بر سر برنامه هسته ای خود اختلاف بیندازند، اعراب خلیج فارس از نظر سیاسی فعال بودند. همچنین تلاش برای کاهش تنش با ایران، تنها کشور منطقه، حفظ ثبات منطقه و جلوگیری از بحران های آینده است.

در این میان، همکاری و گفت‌وگوی گسترده بین کشورهای منطقه و ایران، دستور کار مهمی برای اعراب خلیج فارس برای دوری از اثرات نامطلوب بحران‌آفرینی در منطقه و همچنین نشان دادن این موضوع است. طبق گفته تنها شریک آنها. آنها مانند ایالات متحده در منطقه بسیار دور هستند و نمی خواهند طعمه “تنش های آینده آنها در خاورمیانه است” شوند.